آباد شهر-داغ پلاسکو تازه است - حل رشنال یا حل حکیمانه؟ ( بخش اول)

آباد شهر-داغ پلاسکو تازه است- بخش اول

حل رشنال یا حل حکیمانه؟

حکایت آن جوانکی را شنیده اید که به دنبال بخت خود راهی سفر شد؟ درطول سفر با شیری روبرو شد که سیری نداشت و از سرزمین پادشاهی عبور کرد که مردمش اطاعتش نمی کردند و از باغی گذشت که درخت گردوی بی ثمری داشت. شیر و شاه و باغبان از جوانک خواستند اگر بخت را پیدا کرد درمان بدبختی ایشان را هم بپرسد. بختِ دانا که پیرمردی حکیم بود، دوای درخت را بیرون کشیدن گنج پنهان شده زیر ریشه هایش دانست.  دوای پادشاه را هم که در واقع زنی پنهان شده در جامه مردان بود، ازدواج با پسری جوان و افشای رازش برای مردم  اعلام کرد. دوای شیر را هم خوردن یک مرد احمق دانست. به جوانک هم گفت اگر عقلت را به کار بیاندازی در سفر بازگشت به خانه ات بختت را خواهی یافت. جوانک به شاه و باغبان علاج کارشان را گفت و هردو به او پیشنهاد گنج و پادشاهی دادند اما جوانک گفت من دنبال بختم هستم. شیر هم که در آخر داستان جوانک با شاه و باغبانرا شنید و علاج خودش را هم فهمید، به چشم بر هم زدنی پسرک را خورد و گفت احمق تر از تو کسی را نمی شناسم.

30 دی 1395 پلاسکو فروریخت یک سال گذشته و سردی خاک،  آتش دل ها را فرونشانده است. رییس جمهور گروهی را به سرپرستی رییس دانشگاه تربیت مدرس، مسوول رسیدگی ملی به قضیه پلاسکو کرد. مجلس نیز شهردار تهران و وزیر کشور را فراخواند و گزارش گرفت. در شورای شهر تهران سابق هم گروهی حقیقت یاب تشکیل شد و در شورای شهر جدید مجدد گزارش های مربوط به پلاسکو مرور شد. اما به راستی اینقدر مساله پلاسکو  مجهول بوده و هست که  این حجم از تولید گزارش های کارشناسی را ضروری کرده بود؟ آن هم در بالاترین سطوح سیاست گذاری کشور؟

می فهمم!  ایثار چند قهرمان خیلی در چشم و دل همه ما نشست و قلبها به دردآمدند هرچند به سرعت  قلب دردمان فروکش کرد!!. حالا که هیجانات اولیه فروکش کرده است فرصتی پیش آمده تا فارغ از هیاهو،  با کنترل احساسات، به فهم مساله مشغول شویم. اگر کارشناسی( به معنای مرسوم و مصطلح واژه کارشناسی) به قضیه نگاه کنیم، یعنی بیاییم و تک تک اجزای مساله را مورد بررسی قرار دهیم آنگاه با شمار زیادی مساله قدیمی روبرو خواهیم شد:

  • مساله های پیش از پلاسکو: اصل صدور مجوز برای بلند مرتبه سازی ها در تهران، رعایت استانداردهای ایمنی در این ساختمان ها، قواعد حاکم بر صدور پایان کار، اصل نظارت بر ایمنی محیط کار و پایش مدام آن، بافت های فرسوده شهری
  • مساله های ده روز مدیریت بحران پلاسکو: مدیریت هماهنگ و فرمانده واحد عملیاتی، وجود تجهیزات مناسب، مدیریت روانی و رسانه ای بحران و ...
  • مساله های میان مدت پس از پلاسکو: یادگیری فنی و مدیریتی ازآن برای بحران های بعدی، گستردن چتر حمایت از اسیب دیدگان و تامین اجتماعی و روانی آنها و ...
  • بازگشت به مساله های پیش از پلاسکو: اصل صدور مجوز برای بلند مرتبه سازی ها در تهران، رعایت استانداردهای ایمنی در این ساختمان ها، قواعد حاکم بر صدور پایان کار، اصل نظارت بر ایمنی محیط کار و پایش مدام آن، بافت های فرسوده شهری

به فهرست بالا می توان سرفصل های متعدد دیگری هم اضافه کرد که کار متخصصان است و من قصد ورود به آن ندارم. اما یک چیز برایم روشن است و آن شفافیت کارشناسانه صورت مساله است. یعنی چه در حادثه پلاسکو، چه در خسارت های سیل های یک سال اخیر، چه در تصادف دو سال قبل  قطار زوار امام رضا(ع) و چه در هر یک از بحران های طبیعی و غیرطبیعی با چیزی به اسم کمبود دانش کارشناسی و فهم کارشناسانه مساله روبرو نیستیم یا حداقل آنقدرها هم مشکل ما فهم کارشناسانه مساله نیست و اگر بپذیریم که صورت مساله ها در سطح کارشناسی خیلی ابهام ندارند آن وقت جوابهای فنی قضیه هم تقریبا معلوم خواهد بود. از قدیم هم گفته اند خوب بودن صورت مساله خودش نیمی از جواب است. انصافا هم نه صورت مساله های طرح شده چیز جدیدی هستند و نه البته جوابهای کارشناسی مرتبط به آنها.

 خوب اگر درد ما  فهم کارشناسانه مساله نیست،  پس چیست؟؟!!! نکند ما هم مثل آن جوانک دچار حماقت سیستمی شده ایم و خودمان نمی دانیم؟

 

اندیشگاه مهاد - مازیار عطاری