تولید متـهم یا آقـایی تولید!

 امروز دیگر همه می­‎دانند که حیات اقتصادی کشورمان بسته به حیات «تولید» شده است. یک محاسبه ساده که دیرهنگام به آن توجه شده است. گذشته از اینکه علت این تاخیر را در چه بدانیم؛ اعم از نوپایی نظام انقلابی یا گرفتاری در جنگ و یا فرهنگ خودباختگی و مرغ همسایه را غاز دانستن و غیره و غیره، امروز چشم که باز می‌کنیم با یک کلاف سر درگمی با نام تولید داخلی سر و کار داریم که چاره‎ای جز باز کردن گره‎های آن نداریم. گره‎­های کوچک و بزرگی که شاه‎­گره‎هایی هم دارد.

کسی که بیکار باشد هیچ نهادی کاری به کارش ندارد اگر از بد روزگار همین فرد بیکار بخواهد دست به کاری زند و طرحی نو در اندازد همه نهادها سر و کله‌شان پیدا می‌شود که مبادا دست از پا خطایی بکند. در اینجا خطا هم معنی خودش را دارد؛ خطا این نیست که خدای نکرده این فرد کاری کند که به ضرر سرمایه‌­اش یا کشورش منجر شود، بلکه خطا یعنی کارهایی که هم جهت با اهداف نهادها و شاید هم منافعشان نباشد. اهداف و منافعی که گاهی هم لازم است بازنگری شوند. این رفتارها وصف حال شاه‎گره‎ای به نام «تولید متهم» است.

تولید متهم در مقابل متضادش یعنی «آقایی تولید» بیشتر می‎تواند معنی و مفهوم را برساند. آقایی تولید یعنی تولیدی که وقتی به راه افتاد همه نهادهای خدماتی بیایند ببینند چه باید بکنند تا این تولید پر و بال بگیرد؛ رشد کند؛ موانع را از پیش پایش بردارد؛ و در نهایت تبدیل به جای مطمئنی برای جریان یافتن یک سرمایه در رگ‎های اقتصاد ملی شود. این یعنی خدمت به تولید؛ تولیدی که باید آقایی کند. این نگاه است که منفعت آن ملی خواهد بود نه نهادی و بخشی.

در این نظام تولید کلیدواژه­‌هایی مثل خدمت­‌رسانی، تسهیل‌­گری، موانع‌زدایی، منافع ملی در صف اول ارزش قرار دارند در حالیکه در نظام تولید متهم، در نظر اول کلیدواژه‌­هایی چون مچ‌­گیری، قوانین دست و پاگیر، دوندگی در نهادهای دولتی مرتبط، هیاتهای رسیدگی، بازرسی، جریمه و ... به چشم میخورند، هر چند سیاست‌های کلان دم از خدمت‌رسانی و تسهیل‌گری بزنند. با این اوصاف نظام تولید کشورمان در حال حاضر متهم است یا آقایی میکند؟


اندیشگاه سیاست‌نگاری ایران - وحیده زاهدی