سوالات بی‌جواب!

 

 

 

سوالات بی‌جواب! 

 

احمد سلطانی در سال 1374 در رشته مهندسی دریا از دانشگاه امیرکبیر فارغ‌التحصیل شد و در همان سال در شرکتی که در زمینه تعمیرات کشتی فعالیت می‌کرد، مشغول به کار شد. 10 سال بعد، او موفق شد شرکت مشاور مهندسی کاسپین‌شناور را تأسیس کند. کاسپین‌شناور در زمینه خریدوفروش کشتی به خریداران و فروشندگان مشاوره می‌داد. کارها به‌خوبی پیش می‌رفت تا اینکه در اسفندماه 1386 دستوری مبنی بر تک‌رقمی شدن سود بانک‌ها از سوی رئیس‌جمهور وقت به بانک‌ها ابلاغ شد. بانک‌ها پس از ابلاغ این دستور، ارائه تسهیلات خود را به حداقل رساندند. با محدود شدن ارائه تسهیلات بانکی، کاسپین‌شناور با مشکلات جدی مواجه شد تا جایی که احمد در سال 1387 با 6 نفر از کارکنان خود تسویه‌حساب و شرکت تعلیق شد.

 

پس از تعطیلی موقت شرکت، احمد که در زمینه خریدوفروش و تعمیرات کشتی تجربیات خوبی کسب کرده بود، تصمیم گرفت از طریق مشاوره به مشتریان قدیم خود، ارتباطش را با آن‌ها حفظ کند. در سال 1394، با پیشنهاد مناسبی از طرف یکی از مشتریانش روبرو شد. احمد با وجود اینکه هنوز کاملاً مطمئن نبود شرایط برای شروع مجدد فعالیت شرکت آماده است، پروژه را پذیرفت و تصمیم گرفت تمام تلاش خود را برای روبه‌راه کردن شرکت بکند.


مکان شرکت کاسپین‌شناور استیجاری بود و احمد مجبور می‌شد بعد از مدتی نقل‌مکان کند. هر بار که احمد مکان شرکت را تغییر می‌داد، برای اینکه بتواند مدارک بیمه کارکنان خود را به شعبه جدید تأمین اجتماعی منتقل کند، باید با شعبه قبلی تسویه‌حساب می‌کرد. تا زمانی که انتقال مدارک به‌طور کامل انجام نمی‌گرفت، پرتال شرکت در سیستم تأمین اجتماعی مسدود بود و او نمی‌توانست حق بیمه کارکنان را به‌موقع پرداخت کند. گاهی فرآیند انتقال مدارک چندین ماه طول می‌کشید و شرکت به علت پرداخت نکردن به‌موقع حق بیمه‌ها جریمه هم می‌شد. احمد تابه‌حال چندین بار از این موضوع ضربه خورده است.


او معتقد است که اگر تأمین اجتماعی سامانه‌ای یکپارچه دارد، چه نیازی است که کار انتقال مدارک، دستی و توسط کارفرماها صورت بگیرد؟!
اما مشکل احمد به اینجا ختم نمی‌شود؛ کار اصلی احمد و کارکنانش مشاوره از نوع خدمت است و به خاطر همین موضوع، تمام قراردادهایی که کاسپین‌شناور منعقد می‌کند مشمول ضریب پیمان 16/7 درصد می‌شود. احمد مانند بسیاری دیگر از کارفرماها، پرداخت این درصد از کل قراردادها را منصفانه نمی‌داند. او می‌گوید چرا در شرایطی که حق بیمه تمام کارکنان درگیر در پروژه‌ها پرداخت می‌شود، کارفرماها بازهم مجبورند درصدی از کل قرارداد را به‌عنوان ضریب پیمان قرارداد پرداخت کنند؟ طرف‌های قرارداد کاسپین‌شناور معمولاً پرداخت‌های خود را به‌صورت قسطی انجام می‌دهند.

 

احمد در یکی از پروژه‌های خود مجبور بود برای دریافت قسط آخر قرارداد، مبلغ 20 میلیون تومان به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کند. چندین ماه طول کشید تا احمد بتواند قسط آخر خود را از طرف قرارداد بگیرد. به عقیده احمد این سختگیری برای دریافت ضریب پیمان از طرف سازمان تأمین اجتماعی در شرایطی اعمال می‌شود که هیچ‌یک از کارمندان سازمان به‌درستی نمی‌توانند توضیح دهند که این پول در ازای ارائه چه خدمتی از کارفرماها گرفته می‌شود.

 

اندیشگاه سیاست‌نگاری ایران