درس‌های کرونا(قسمت پنجم) _ وقتی دانشجویان امروز قرار است پزشکان آینده ما باشند: یک پرتو نگاه آینده‌نگرانه به آموزش بالینی در دوره پزشکی عمومی زیر سایه کرونا

 

 

درس‌های کرونا(قسمت پنجم) _ وقتی دانشجویان امروز قرار است پزشکان آینده ما باشند: یک پرتو نگاه آینده‌نگرانه به آموزش بالینی در دوره پزشکی عمومی زیر سایه کرونا

 

روزی در اواخر زمستان 98 و اوایل هجوم کرونا، وقتی که بهت و فلجی ما را دوره کرده بود-بی‌خبر از آنچه قرار است به سرمان بیاید؛ یک ماه در خانه ماندن را فرصت رسیدگی به کارهای عقب‌مانده‌مان تلقی کرده بودیم و بی آن که به روی خودمان بیاوریم، رشد پله پله نمودارها را به چشم می‌دیدیم.... روزی در همان روزها، مازیار عطاری، مدیر عامل بنیاد توسعه فردا با ما تماس گرفت:

 «سهم ما در این بحران چیست؟ اندیشه‌ورزی و آینده‌پژوهی در چنین گنگی و ابهامی چه معنایی دارد؟!»

 

چند روز بعد توانستیم در دفتر دوست و استاد بزرگوارمان در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، یعنی در قلب ستاد فرماندهی کرونای تهران بنشینیم تا تصویر هولناکی از آینده پیش رو برایمان ترسیم شود. هنوز در بهت و حیرت بودیم و هنوز خبر نداشتیم چه دارد بر سرمان می‌آید که شنیدیم:

«همان روزهای اول کرونا دانشجویان پزشکی را مرخص کردیم، در حالی که کرونا کلاس درس کامل پزشکی بود».

چند ماه پیش هم او در همان اتاق گفته بود:

 «دانشجویان پزشکی اعتراض دارند که ما توی بخش مثل هوا می‌مانیم، از ما رد می‌شوند بدون آن که متوجه ما باشند؛ آموزش که هیچ!».

در پروژه سیاست‌نگاری آموزش پزشکی این را گفته بود که برای مرکز ملی مطالعات راهبردی آموزش پزشکی انجام می‌دادیم.

 

دیگران هم در آن پروژه گلایه‌های مشابهی داشتند:

«از آموزش در دوره پزشکی عمومی، زیر فشار دو بخش درمان و پژوهش چیزی نمانده است.»

دیگری پزشک عمومی را یک «مهره سوخته» خوانده بود.

آن یکی از «چسبیدن بی‌منطق ما به ساختار موجود آموزش پزشکی» گلایه کرده بود. ساختاری که «خیلی وقت پیش و با گسترش تخصص‌های پزشکی باید در آن بازنگری می‌شد و نشد!»

 

این را بگذارید کنار حرف آن بزرگواران دلسوزی که فقط بر طبل مطالبه «افزایش ظرفیت پزشکی در کنکور سراسری» می‌کوبند، با توجیه کمبود پزشک و استرس کنکوری‌ها برای قبول شدن در پزشکی؛ که هر دو واقعیت است اما تمام آن نیست. همچنان که «وجود تعارض منافع» واقعیتی سر راه تحول آموزش پزشکی است، اما همه آن نیست.

حالا که چه بخواهیم و چه نه، دیگر پذیرفته‌ایم که کرونا به این سادگی‌ها و به این زودی‌ها دست از سر دنیا برنمی‌دارد، حالا که فهمیده‌ایم آموزش از راه دور بایستی جزء ضروری همه مقاطع آموزشی ما باشد، حالا که اتفاقاً ابزارهای فناورانه جدید و مفید هم برای این کار در اختیار داریم، به این سؤالات آینده‌نگرانه بیندیشیم:

  • چه نقشی برای فارغ‌التحصیل پزشکی عمومی، در کجای جامعه و نظام سلامت تعریف کرده‌ایم؟
  • ساختار آموزشی، اعم از طرح درس، مراحل تحصیلی، صلاحیت‌های مورد انتظار، دانش، مهارت و نگرش مطلوب، را چگونه بچینیم که خروجی آن متناسب با همان نقش تعریف‌شده تربیت شده باشد؟ (اصطلاحاً آموزش پاسخگو)
  • از ابزارهای فناوارانه چطور می‌توانیم در آموزش از راه دور و به‌عنوان مکمل آموزش حضوری، به‌ویژه در مهارت‌های بالینی استفاده کنیم؟

به یاد داشته باشیم معضل امروز دانشجویان پزشکی، معضل پزشکان ما در آینده‌ای نه‌چندان دور، و نیز معضل دستیاران تخصصی و سپس متخصصان ما خواهد بود.

 

 

اندیشگاه سرو - مهشید چایچی و فرنوش صفوی‌فر